کدام “گــــــــــیر” است…؟
نمی دانم دست یا پـــا ؛
ولی می گفت گیـــــر است
شاید هم هــــــر دو را می گفت
حالا ماندم کدامشان گیــــــــرتر بود؟
آن چیزی که پایش بود یا این چیزی که ســــــــرم بود ؟
به هر حال احســـــاس می کردم که پای او بیشتر گیر است تا
پا و دست من
البته از شما چه پنهان ، چـــــــــادرم هم گیر هست
چشم های هــــــــــــرزه در تاروپودش گیــــــــــــر می کند…
در روزگاری که :
زن را بـه “تن” می شناسند
غیرت را “بددلی” می نامند
و باحجاب را ” اُمل” می دانند
تو همچنـان …فرشته… بمـــــان
بانوی سرزمین من...
تمام کمد ها را زیر و رو می کنم. لباس های بهاری ،بارانیها،خانگی ها،مجلسی ها...
خسته می شوم از این همه رنگ و مدل،نگاهم که به تو گره می خورد
آرام می شوم،ساده بودنت به دنیا می ارزد
مشکی آرام من...
به دختر خانمها می گیم حجاب ........... میگن خب پسرا نگاه نکنن
به آقا پسرها میگیم نــــــــــگاه ........... میگن خب دخترا اینجوری نگردن
من میگم: من اگر برخیزم ... تو اگر برخیزی ... همه بر می خیزند.
من اگر بنشینم ، تو اگر بنشینی ... چه کسی برخیزد ؟؟؟
به جای انداختن توپ تو زمین دیگران بیاید از خودمون شروع کنیم .....
